داستان در مجموع ۹ قسمت روایت می‌شود و در آن، گروهی از افراد به مکان نامعلومی آورده می‌شوند و در آن‌جا شانس این را پیدا می‌کنند که در یک سری بازی‌های خطرناک برای به دست آوردن پول شرکت کنند.

همه آن‌ها به دلایلی در وضعیت اقتصادی بد و شرایط سختی قرار گرفته‌اند. این همان دلیلی است که آن‌ها را تشویق می‌کند تا برای برنده شدن جایزه هنگفت مسابقه، دست به هر کاری بزنند، حتی اگر به معنای از دست دادن جان خود در این روند باشد. این داستان یک ارزیابی دلگیر‌کننده اما دقیق از میزان ناامیدی بسیاری از مردم جهان است.

  • اگر بازی مرکب را دوست داشتید این ۱۲ فیلم و سریال را ببینید
  • از انیمیشن‌های دیزنی تا بازی مرکب؛ بهترین‌های هنر و سینما
  • سریال کره‌ای بازی مرکب؛ چطور تبدیل به محبوب‌ترین نمایش این روزهای جهان شد؟

این سریال دارای چندین نقطه ضعف است اما در کل، یک داستان جذاب به نظر می‌رسد که ارزش بررسی دارد. بهتر است برای ارزیابی بخش‌های مختلف سریال، نگاهی مختصر به تمام قسمت‌های آن که تاکنون منتشر شده‌اند داشته باشیم. قطعا نمی‌توان تمام نکات نهایی هر قسمت را پوشش داد اما می‌توان درباره بیشتر جزئیات اصلی هر قسمت و نحوه تنظیم برخی از بازی‌ها صحبت کرد.

۹. قسمت ۲: جهنم

بازی مرکب

این قسمت متاسفانه ضعیف‌ترین قسمت سریال است، چرا که تمام مشکلات قسمت اول در این‌جا بیشتر به چشم می‌آیند. چندین شرکت‌کننده به واسطه قانونی که به بازیکنان اجازه می‌دهد تا از بازی جدا شوند، تصمیم به انجام چنین کاری می‌گیرند. سئونگ گی هون (لی یونگ جائه) هنگام خروج متوجه می‌شود که مادرش وضعیت سلامتی جالبی ندارد. او هنگام بازگشت به خانه با واقعیتی مایوس‌کننده روبه‌رو می‌شود و سایر رقبای جداشده از بازی هم چنین شرایط مشابهی را تجربه می‌کنند. این افراد جداشده، چو سانگ وو (پارک هائه سو) دوست دوران کودکی گی هون، کانگ سائه بایوک اهل کره شمالی (یونگ هو یون)، جانگ دئوک سو گانگستر (هئو سونگ تائه)، هان می نیو (کیم جو ریونگ) و علی (آنوپام تریپاتی) بودند. علی فردی بود که با رئیس محل کار خود که بدون پرداخت دستمزد از او سوء استفاده می‌کرد درگیر شده بود.

در این قسمت، گفتگوی شاعرانه‌ای بین گی هون با پیرمردی (او یونگ سو) که در بازی با او آشنا شده بود صورت می‌گیرد. گی هون او را به طور اتفاقی در خیابان پیدا می‌کند. آن‌ها اشاره می‌کنند که «شکنجه این‌جا بدتر است.» همه چیز از این‌جا شروع می‌شود و همه آن‌ها تصمیم می‌گیرند دوباره به بازی برگردند.

۸. قسمت ۱: چراغ قرمز، چراغ سبز

بازی مرکب

قسمت اول همان قسمتی است که همه چیز را به حرکت در می‌آورد و جایی است که سریال، صدای خود را به گوش مخاطبان می‌رساند. این قسمت کمی درنگ می‌کند، زمان زیادی را صرف معرفی جزئیات شخصیت‌های خود می‌کند و مطمئن می‌شود که همه آن‌ها به طور کامل ظاهر شده‌اند. البته کمی در علف‌های هرز گم می‌شود و بدون ظرافت است و می‌توانست با روند بهتری درباره ریشه شخصیت‌ها صحبت کند.

بهترین بخش این قسمت، خود بازی است، زیرا با دقتی هولناک، میزان ریسک مسابقه را تعیین می‌کند و بیش از نیمی از شرکت‌کنندگان در این بازی از بین می‌روند. این سکانس به خوبی اجرا شده است و یکی از بازی‌های به یاد ماندنی را ایجاد می‌کند. اگرچه متاسفانه به دلیل سختگیری‌های ابتدای قسمت، با مشکلاتی همراه است. در این‌جا عقل بر روح غلبه پیدا می‌کند. البته با نتیجه‌گیری نهایی، همه چیز در مسیر اصلی خود قرار می‌گیرد.

۷. قسمت ۳: مردی با چتر

بازی مرکب

در قسمتی که شاید بتوان آن را شروع دوباره نامید، اکثر رقبا مجددا به بازی برمی‌گردند. یک افسر پلیس سرکش به نام هوانگ جان هو (وی ها جون) نیز موفق می‌شود دزدکی وارد بازی شود. هم‌چنین در این قسمت، سائه بایوک ابتکار عمل را به دست می‌آورد و پیشرفتی تازه در شخصیت او رخ می‌دهد و وی به آن‌چه در بازی بعدی اتفاق می‌افتد اشاره می‌کند. در انفرادی‌ترین بازی این مسابقه، بازیکنان باید شکلی خاص را از آب‌نبات دالگونا خارج کنند. آب‌نبات شکننده است. بنابراین به راحتی خرد می‌شود و شکل داخل آن آسیب می‌بیند. اگر این اتفاق بیافتد، شرکت‌کننده می‌بازد و بلافاصله توسط نگهبانان مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرد.

در انتها مردی که نتوانست چالش را به موقع به پایان برساند، اسلحه‌ای از یک نگهبان می‌دزدد و یک فرد را گروگان می‌گیرد و سپس بقیه نگهبانان او را محاصره می‌کنند. او از گروگانش می‌خواهد که ماسک خود را بردارد. به نظر می‌رسد او از این موضوع که نگهبانی که بدون لحظه‌ای درنگ می‌توانست او را بکشد بسیار جوان است، تعجب می‌نماید و به سر خود شلیک می‌کند. شخصیت مرموز و مسئول کل بازی، مرد پیشرو (لی بیونگ هون) با شلیک گلوله به خود نگهبان، به زندگی او پایان می‌دهد، زیرا هویت وی برای یکی از بازیکنان فاش شده بود.

۶. قسمت ۴: به تیم پایبند باش

بازی مرکب

در این قسمت‌، به بازیکنان غذا داده می‌شود و به نظر می‌رسد که یکی از آن‌ها غذای اضافی دریافت کرده است. انگشت‌های اتهام بلافاصله به سمت گروه دئوک سو نشانه می‌رود، زیرا آن‌ها به عنوان افراد قلدر بازی شناخته می‌شوند. دعوایی آغاز می‌شود و مردی در این بین می‌میرد. در این‌جا می‌بینیم که وقتی او آخرین نفس خود را می‌کشد، پولی به بالای گلدان اضافه می‌شود. این به معنای واقعی کلمه، تحقق یک کابوس است، زیرا مردم را تشویق می‌کند تا یک‌دیگر را بکشند و در پایان بازی، پول بیشتری بدست آورند.

این قسمت هم‌چنین یک خط داستانی را مطرح می‌کند که در آن، نگهبانان خاصی سعی می‌کنند اعضای بدن بازیکنان مرده را به دست آورند تا آن‌ها را بفروشند. البته همه این‌ها تا حد زیادی از عناصر جالب توجه داستان مرکزی جدا هستند. داستان اصلی این قسمت، جذابیت خاص خودش را دارد و از یکی از رایج‌ترین بازی‌ها در آن استفاده می‌‌شود: طناب کشی. این مسابقه یک بازی دلخراش است، زیرا تیم برنده مستقیما بازیکنان تیم دیگر را می‌کشد و این دقیقا همان چیزی است که جهان وحشتناکی که مجبور به پذیرش آن شده‌اند برای آن‌ها در نظر دارد. یا بکشید یا این که کشته شوید.

۵. قسمت ۵: دنیایی منصفانه

بازی مرکب

این‌جاست که داستان شروع به پیشرفت می‌کند و تقریبا مطمئن می‌شوید که در هر قسمت، تقویت خواهد شد. به طور خاص، در لحظه‌ای از این قسمت، گی هون در حال تماشای بازیکنان است اما تصاویری از گذشته خود در ذهنش روایت می‌شود. او شب اعتصاب کارگران را در شرکتی که در آن فعالیت داشت، به یاد می‌آورد، اعتصابی که با گاز اشک‌آور و پلیس ضدشورش به خشونت کشیده شد. این فیلم خلاءهای زندگی گی هون را با ظرافت بالایی از طریق یک سکانس بصری دلخراش به نمایش می‌گذارد که یکی از نقاط مهم سریال است.

همه چیز طبق روال پیش می‌رود تا این که برداشتن اعضای بدن مردگان متوقف می‌گردد و پزشکی که خودش نیز یکی از بازیکنان است، کشته می‌شود. همه چیز قبل از این که به جایی جالب برسد به پایان می‌رسد. اگرچه چندین خط داستانی کوچک در حواشی این قسمت روایت می‌شود. با این حال، ما در حال رسیدن به پایان بازی هستیم و جذابیت سریال رفته‌رفته بیشتر می‌شود.

۴. قسمت ۶: گانبو

بازی مرکب

گانبو طبق چیزی که سریال نشان می‌دهد به معنی دوست خوب است و جالب‌ترین بازی را با افشای جزئیات شخصیت‌های سریال، در دل خود جای داده است. بازیکنان مطلع می‌شوند که باید به گروه‌های دونفره تقسیم شوند. گي هون با تصور اين كه پیرمرد فردي خواهد بود كه با او رقابت می‌كند، در ابتدا تمايلي به شراكت با او ندارد اما اين كار را از روي مهرباني انجام مي‌دهد. آن‌ها در واقع باید با یک‌دیگر رقابت کنند و فقط یکی می‌تواند زنده بیرون بیاید. هر لحظه از عملکرد آن‌ها می‌تواند ویران‌گر باشد.

قابل ذکر است که صحنه‌های بین سائه بایوک و جی یونگ (لی یو می) نیز از بهترین‌ سکانس‌ها هستند. سائه بایوک و جی یونگ در این مسابقه هم‌تیمی می‌شوند و با یک‌دیگر به گفتگو می‌نشینند. آن‌ها با آرامش و دوستانه، جزئیات زندگی خود را با هم به اشتراک می‌گذارند اما این دوستی پایان می‌یابد. جی یونگ عمدا یک بازی مرگ و زندگی را می‌بازد و مرگ را می‌پذیرد تا سائه بایوک به بازی ادامه دهد. این اتفاق، یک پایان زیبا و عملی سراسر مهربانی در میان هرج و مرج و جنون این مسابقه بود.

۳. قسمت ۷: اشخاص خیلی مهم

بازی مرکب

در این قسمت، گروهی از اشخاص خیلی مهم به صحنه می‌آیند و به صورت حضوری، بازی‌های نهایی را تماشا می‌کنند. آن‌ها واقعا منزجر‌کننده و پست به نظر می‌رسند. در واقع گروهی از ثروتمندان بی‌دغدغه هستند که از تماشای چیزی که خلق کرده‌اند لذت می‌برند. در ادامه می‌بینیم که بازی بعدی، پل شیشه‌ای است، جایی که یک قسمت پل، از شیشه مقاوم ساخته شده است که وزن دو نفر را تحمل می‌کند اما اگر یک نفر دیگر روی آن قدم بگذارد شیشه فورا خرد می‌شود.

رقبا باید بارها از آن عبور کنند و هر بار باید فقط و فقط به ندای درونی خود ایمان داشته باشند. تنها کافی است تا یک قدم اشتباه بردارند و آنگاه همگی به کام مرگ کشیده خواهند شد. گی هون خوش‌شانس است، زیرا آخرین نفری است که باید عبور کند. در نهایت، گی هون، سانگ وو و سائه بایوک به عنوان تنها بازماندگان برای رفتن به مسابقه بعدی انتخاب می‌شوند. این سه شخصیت همگی اجرایی قوی دارند که به کیفیت بالای دو قسمت آخر مجموعه کمک می‌کنند. در این قسمت از سریال‌، مخاطب مشتاق‌تر می‌شود تا از سرنوشت افراد بازمانده آگاه شود.

۲. قسمت ۸: مرد پیشرو

بازی مرکب

مرد پیشرو کوتاه‌ترین قسمت سریال است. در واقع یک قسمت فشرده است که روی کی هون، سانگ وو و سائه بایوک تمرکز می‌کند. آن‌ها همه به اتاق اصلی باز‌می‌گردند و می‌بینند که تنها سه تخت در آن باقی مانده است. هنگام شام، به سه شرکت‌کننده باقی‌مانده یک چاقو داده می‌شود تا با خود به رختخواب ببرند.

وقتی گی هون حواسش نیست، سانگ وو به صورت مخفیانه نزدیک سائه بایوک می‌شود. گی هون وحشت‌زده و خشمگین می‌شود و سعی می‌کند جلوی سانگ وو را بگیرد اما توسط نگهبانان متوقف می‌شود. یک بازی نهایی وجود دارد که همه این اتفاقات برای رسیدن به آن برنامه‌ریزی شده‌اند. این قسمت خوب، دومین قسمت برتر است، زیرا پایان‌بندی سریال، بسیار عالی است.

۱. قسمت ۹: یک روز خوش

بازی مرکب

 

بهترین قسمت این سریال با اختلاف، یک پایان‌بندی برجسته و شوکه‌کننده است که شما را از لحظه‌ای به لحظه دیگر شگفت‌زده می‌کند. رویارویی نهایی بین دو دوست دوران کودکی، به بهترین نحو ممکن توسط بازیگران اجرا می‌شود. این قسمت، استادانه ساخته شده و در عین حال، بی‌رحمانه و خشن است. دو شرکت‌کننده باقی‌مانده در یک بازی ساده شرکت می‌کنند که به همه چیز خاتمه می‌دهد. این بخش بیشتر به این مضمون می‌پردازد که آیا این دو مرد تمایل دارند که برای به دست آوردن پول نهایی، خشونتی شدید به خرج دهند یا خیر.

در این قسمت پایانی، شاهد تاثیر احساسی بازی‌ها بر گی هون هستیم. تغییر شخصیت او از قمارباز گمراهی که سعی می‌کرد از کسانی که دوست دارد محافظت کند به این مرد شکسته، واضح‌ترین و البته غم‌انگیزترین تحول سریال است. با این حال، در صحنه پایانی، بدبینی و ضمیمه تاریک غالب سریال با خوش‌بینی محتاطانه‌ای آمیخته می‌شود. مهربانی و عطوفت از گودال بیکران تاریکی و سیاهی بیرون می‌آید و بی‌حوصلگی و خشونت افراد نسبت به یک‌دیگر را عقب می‌راند. هنوز خشمی علیه کسانی که بازی را اداره کردند وجود دارد و این خشم، عادلانه است و امکان انقلاب بر علیه آنان را در پی دارد. سریال به روشی متحول‌کننده و به بهترین شکل ممکن، چه برای شخصیت‌ها و چه برای خودمان به عنوان بیننده، به پایان می‌رسد.

منبع: Collider

نوشته ۹ قسمت سریال بازی مرکب از بدترین تا بهترین اولین بار در دیجی‌کالا مگ. پدیدار شد.

منبع متن: digikala