باز لایت‌یر واقعی مثل اسباب‌بازی‌اش آن جمله‌ی مشهور «به سوی بی‌نهایت و فراتر از آن» را می‌گوید، کاری می‌کند تا تمام هواداران «داستان اسباب‌بازی» با او ارتباط بگیرند و حس کنند که او هم بخشی از همان دنیای آشنایی است که قبلا دیده‌اند.
- ۱۵ شخصیت برتر داستان اسباب‌بازی از بدترین تا بهترین
موفقیت «لایت‌یر» ممکن است نقطه‌ی آغازی باشد برای یک مجموعه فیلم تازه از دنیای «داستان اسباب‌بازی» که در آن خاستگاه و سرمنشأ دیگر اسباب‌بازی‌های محبوب را روایت می‌کنند. در ادامه به ۱۰ شخصیت «داستان اسباب‌بازی» پرداخته‌ایم که مثل باز لایت‌یر سزاوار یک فیلم مستقل مخصوص خودشان‌اند تا بفهمیم دلیل شکل‌گیری‌شان چه بوده است.
۱۰. جسی
وقتی در قسمت دوم «داستان اسباب‌بازی» با جسی آشنا شدیم، او دختر گاوچران سرخوش و سرحالی بود که انرژی فوق‌العاده‌ای داشت و همه را سر ذوق می‌آورد. جسی که گذشته‌ی تلخ و ناراحت‌کننده‌ای داشت، با تعریف کردن ماجرای خودش و صاحب قبلی‌اش، قلب خیلی از تماشاگران «داستان اسباب‌بازی» را به درد آورد و خیلی زود جایگاه ویژه‌ای در بین دیگر شخصیت‌های این فرنچایز پیدا کرد.
جسی که زمانی عروسک محبوب صاحبش بود، با گذر زمان و بالغ شدن او کم‌کم فراموش شد و در نهایت هم در گوشه‌ای رهایش کردند. اگر فیلمی با محوریت شخصیت جسی و گذشته‌اش ساخته شود و ببینیم که تا پیش از ورود وودی و اندی به زندگی‌اش، چه ماجراهایی را از سر گذرانده، بدون شک جذاب و دیدنی خواهد بود.
۹. ویزی
ویزی در قسمت دوم «داستان اسباب‌بازی» معرفی شد، ولی از قسمت سوم به بعد فراموشش کردند. در قسمت دوم می‌دیدیم بعد از اینکه دست وودی دچار پارگی می‌شد، مادر اندی او را روی قفسه‌ای در اتاقش می‌گذارد و وودی در آنجا با این پنگوئن مواجه می‌شود، اسباب‌بازی قدیمی و کهنه‌ای که از دوستان وودی بود و هیچ‌کس خبر نداشت او را در این قفسه گذاشته‌اند.
بعد از اینکه جعبه صدای ویزی خراب شد، این اسباب‌بازی نگون‌بخت را از دسترس اندی خارج کردند تا آسیب بیشتری به او وارد نشود. اگر فیلمی با تمرکز روی ویزی ساخته شود، می‌توانیم زندگی او را پیش از خراب شدن جعبه صدایش ببینیم. در انتهای قسمت دوم «داستان اسباب‌بازی» می‌دیدیم که او استعداد خیلی خوبی هم در خوانندگی دارد، برای همین ممکن است در فیلم خودش پدیده‌ای در دنیای موسیقی شود.
۸. اسلینکی داگ (سگ فنری)
اسلینکی به دلایلی گوناگون، یکی از بهترین سگ‌هایی است در تاریخ سینما دیده‌ایم. او همراهی وفادار و بامحبت برای وودی است، و طراحی منحصربه‌فردش باعث شده تا ابزاری به‌شدت کارآمد و به درد بخور باشد. فنری که سرش را به پشتش متصل کرده در موقعیت‌های متعددی به داد رفقایش رسیده.
اگر فیلمی با محوریت شخصیت اسلینکی ساخته شود، داستان‌های متنوعی امکان بروز پیدا خواهند کرد. شاید اسلینکی زمانی یک سگ اسباب‌بازی عادی بوده و در پی یک حادثه بدنش دچار اشکال و نقص شده، و بعد مجبور شده‌اند آن بخش بدنش را با این فنری که حالا می‌بینیم جایگزین کنند. همچنین ممکن است مثل شخصیت باز لایت‌یر، اسلینکی هم بر اساس یک سگ معروف در دنیای «داستان اسباب‌بازی» ساخته شده باشد.
۷. آقا و خانم سیب‌زمینی (یا کله‌سیب‌زمینی)
این سیب‌زمینی‌های دوست‌داشتنی که با نام آقا و خانم سیب‌زمینی شناخته می‌شوند، یکی از بامزه‌ترین و جذاب‌ترین زوج‌های تاریخ سینما به حساب می‌آیند. آقای سیب‌زمینی موجودی بی‌اعصاب و دم‌دمی مزاج است که تنها یک نقطه ضعف دارد: همسرش خانم سیب‌زمینی.
اگر فیلمی با محوریت این دو شخصیت ساخته شود، می‌توانیم ماجرای زندگی مشترکشان را از ابتدا ببینیم. در انتهای قسمت اول «داستان اسباب‌بازی» متوجه می‌شدیم که برای اندی، اسباب‌بازی خانم سیب‌زمینی را به‌عنوان کادو خریده‌اند. وقتی به قسمت دوم می‌رسیدیم، این دو تبدیل به عاشق و معشوقی جدایی‌ناپذیر شده بودند و نمی‌دانیم طی این مدت چه ماجراهای عاشقانه‌ای را از سر گذرانده‌اند. از سوی دیگر شاید ماجرایشان را در یک فیلم مثل لایت‌یر ببینیم تا متوجه شویم اسباب‌بازی‌هایشان را بر اساس کدام شخصیت‌های کارتونی (که در دنیای «داستان اسباب‌بازی» حضور دارند) ساخته‌اند.
۶. سید فیلیپس
شخصیت منفی قسمت اول داستان اسباب‌بازی یک پسر نوجوان مجنون و خشن بود که بلاهای ناجوری سر اسباب‌بازی‌ها می‌آورد. با اینکه سید کاملا پسر شرور و پلیدی نیست، ولی رفتاری که با اسباب‌بازی‌ها داشت نشان می‌داد که ممکن است در آینده سبک زندگی خیلی مناسبی نداشته باشد.
سید تنها شخصیت انسانی در دنیای «داستان اسباب‌بازی» است که خبر دارد اسباب‌بازی‌ها می‌توانند زنده شوند، اما بعید به نظر می‌رسد اگر درباره‌ی این موضوع چیزی بگوید کسی حرفش را باور کند. اگر فیلمی درباره‌ی سید ساخته شود، داستان جذابی خواهد داشت. احتمالا ذهن او در بزرگسالی همچنان مشغول ماجرای عجیبی است که دیده و شاید برای اثبات ادعایش دست به اقدام هم بزند تا به مردم دنیا نشان دهد اسباب‌بازی‌ها زنده‌اند.
۵. هَم (قلک خوکی)
این اسباب‌بازی که اساسا به‌عنوان یک قلک ساخته شده و کارکرد اصلی‌اش همین است، یکی از هوشمندترین اسباب‌بازی‌های اتاق اندی است که اطلاعات زیادی دارد و معمولا نگاهی از بالا به پایین به ماجراها دارد. او یکی از رُک‌ترین شخصیت‌های «داستان اسباب‌بازی» است که هر چه به ذهنش می‌آید را به زبان می‌آورد و خودش را سانسور نمی‌کند. اگر فیلمی با محوریت او ساخته شود، می‌توانیم ببینیم که او چگونه تبدیل به شخصیتی که می‌شناسیم شده.
شاید این قلک خوکی را بر اساس داستانی معروف ساخته باشند، مثلا یک خوک واقعی که از دست مزرعه‌دار پلیدش فرار کرده تا تبدیل به شام او نشود و زنده بماند.
۴. رکس
این دایناسور سبزرنگ که دل نازکی دارد و خیلی زود می‌ترسد، یکی از بامزه‌ترین شخصیت‌های «داستان اسباب‌بازی» است. رکس که مدام درگیر اضطراب و نگرانی است، به ندرت خودش را در موقعیت‌های خطرناک دخیل می‌کند ولی وقتی خطری دوستانش را تهدید می‌کند، این ترس‌ها و نگرانی‌هایش را شکست می‌دهد و به کمکشان می‌رود.
رکس علاقه‌ی خاصی به بازی‌های کامپیوتری دارد ولی دلیل این علاقه‌اش را هنوز نمی‌دانیم. اگر فیلمی با محوریت شخصیت رکس ساخته شود، احتمالا دایناسوری نوجوان را خواهیم دید که بیشتر ساعات روزش را مشغول بازی است.
۳. ماشین کنترلی
این ماشین کنترلی هم دلیل تنش و دعوای جدی وودی و باز است و هم باعث و بانی نجات آن‌ها در انتهای قسمت اول «داستان اسباب‌بازی». بعد از اینکه وودی و باز از چنگال سید نجات پیدا می‌کردند، سوار این ماشین کنترلی می‌شدند تا به دنبال اندی بیفتند و کنار دیگر اسباب‌بازی‌ها قرار بگیرند.
ماشین کنترلی مهارت‌های رانندگی فوق‌العاده‌ای دارد، ولی هیچ‌کس نمی‌داند که او این مهارت را چگونه یاد گرفته. اگر فیلمی با محوریت شخصیت او ساخته شود، ممکن است چیزی مثل انیمیشن «ماشین‌ها» (Cars) در بیاید. ماشین کنترلی توانایی حرف زدن نداشت و احتمالا این شخصیت ساکت و بی‌صدایش هم به عمق داستانش اضافه خواهد کرد.
۲. استینکی پیت
استینکی پیت در نیمه‌ی اول «داستان اسباب‌بازی ۲» شخصیتی بی‌آزار و مهربان به نظر می‌رسید، تا اینکه در فصل پایانی فیلم ماهیتش را آشکار کرد و متوجه شدیم که از ابتدا چه نقشه‌ای در سرش داشته. او که هیچ‌وقت فرصت بیرون آمدن از جعبه‌اش را نداشته، رفته رفته اسباب‌بازی تلخ و کینه‌جویی شده. ولی وقتی یک موزه او و مجموعه‌ی اسباب‌بازی‌های وودی را می‌خرد، دوباره هدفی در زندگی‌اش پیدا می‌کند و نمی‌گذارد هیچ‌چیزی مانع رسیدن او به این هدف شود.
وقتی وودی تصمیم می‌گیرد پیش اندی برگردد، استینکی پیت به‌شدت عصبانی و خشمگین می‌شود چرا که آن موزه‌ی به‌خصوص تنها پکیج کامل آن‌ها را می‌پذیرد. برای همین اگر وودی نباشد، نقشه‌های استینکی پیت نقش بر آب می‌شود. اگر فیلمی با محوریت استینکی پیت ساخته شود، داستانی غم‌انگیز روایت خواهد کرد و ما می‌فهمیم زندگی برای یک اسباب‌بازی که هیچ‌وقت خریده نمی‌شود و کسی دوستش ندارد چگونه است.
۱. وودی
در قسمت دوم «داستان اسباب‌بازی»، هواداران با بخشی از گذشته‌ی وودی و خاستگاه او آشنا شدند و دیدند که او بر اساس یک سریال محبوب قدیمی ساخته شده. اما هنوز این احتمال وجود دارد که گاوچرانی واقعی در دنیای «داستان اسباب‌بازی» حضور داشته و وودی را با نگاه به او ساخته باشند.
- ۱۰ پرسش بی‌پاسخ انیمیشن‌های «داستان اسباب‌بازی»
اگر فیلمی با محوریت شخصیت وودی ساخته شود، ماجرای گاوچرانی خوش و خرم را می‌بینیم که در صحرایی وسیع با اسب وفادارش بولزآی حرکت می‌کند و به یاری مردم می‌شتابد. اما از سوی دیگر شاید داستان صاحب‌های قبلی وودی را ببینیم، که احتمالا پدر و پدربزرگ اندی بوده‌اند. آن‌طور که تا الان فهمیده‌ایم، وودی قدمتی طولانی در خانواده‌ی اندی دارد و به خاطر همین هم ارزش و جایگاهی بالا پیدا کرده. وودی محبوب‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین شخصیت «داستان‌اسباب‌بازی» و در کل تاریخ انیمیشن‌هاست و حتی حقش است که یک جهان سینمایی مخصوص خودش را داشته باشد!
منبع: GAMERANT
نوشته ۱۰ شخصیت انیمیشن «داستان اسباب‌بازی» که باید مثل لایت‌یر فیلم مستقل داشته باشند اولین بار در دیجی‌کالا مگ. پدیدار شد.
منبع متن: digikala